باز هم سخن از هزینه های اموات
به دنبال درج مطالبی در زمینه هزینه های اموات، به مطالبی دست یافتیم که درج آنها را مناسب دانستیم:
حجت الاسلام محمود کریمیان:
چند سال پیش برای تبلیغ به روستایی در یکی از بخشهای چهار محال و بختیاری رفتم. ساکنان روستاهای فراوان در این بخش، از دو تیره بودند و به دلیل ازدواجهای فامیلی، تقریبا همه افراد هر تیره با هم فامیل بودند. اگر یکی از آنها از دنیا می رفت، مردم آن طایفه از روستاهای اطراف بدون دعوت، برای برگزاری مراسم جمع می شدند. برای تهیه غذای این مجالس گوسفندان فراوان می کشتند به طوری که یک بار موقع جمع کردن پوستها، لاشه ی دو گوسفند را از میان آنها یافته بودند. این هزینه سنگین یعنی از دست دادن عزیز و مال با هم. البته آن موقع این رسوم برچیده شده بود.
یکی از ثروتمندان آنجا این خاطره را برایم گفت: چند سال پیش در اثر تصادف، مادر و یکی از فرزندانم از دنیا رفتند. نزدیک ظهر جمعیت را دیدم که برای ناهار به طرف محله ما سرازیر می شود. با کمک چند نفر یک متنی را تهیه کردیم و به امضای بزرگان منطقه رساندیم و در آن لعنت کردیم کسانی را در مراسم فاتحه برای ناهار بمانند. وقتی همه در مسجد جمع بودند، روحانی مسجد با مقدمه چینیهایی که سبب ناراحتی کسی نشود، آن را برای جمعیت حاضر خواند و سپس محترمانه از آنها خواست که به خانه هایشان برگردند.
می دانستند که من مشکل مالی ندارم و خرج کردن برای عزیزترین کسانم برای من سنگینی نمی کند اما می خواهم این رسم برچیده شود تا باری از دوش کسانی که توانایی مالی ندارند، برداشته شود. اتفاقا چون مردم از این چیزها خسته شده بودند، خیلی استقبال کردند و این رسم فوری برچیده شد.
حجت الاسلام مجتبی مجیدی خوانساری:
حدود پانزده سال پیش در خوانسار منبری ای بود به نام آقای ساعی. ایشان خیلی تلاش می کرد تا مجالس ختم را تنها به یک جلسه منحصر کنند و سفارش می کرد: هزینه بقیه مجالس را در کارهای خیر مصرف کنند. در ابتدا مردم مقاومت می کردند و خیال می کردند که چنین کاری برخلاف دستورهای اسلام و شرع است. با استدلالهایی با این مضامین مردم را قانع می کرد که: شما یک روایت نشان دهید که به برگزاری این رسوم و مجالس سوم و هفتم و سال سفارش کرده باشد اما در مقابل، فراوانی روایات در مورد اهمیت کمک به فقرا انسان را شگفت زده می کند و آنقدر که میت از این کار سود می برد از آن مجالس بهره چندانی ندارد.
ایشان آنقدر متذکر این مسئله شد تا اینکه مراسم متعدد در خوانسار به یک مجلس منحصر شد. بعد از درگذشت ایشان مردم همچنان دعاگوی او بودند و به روحش رحمت می فرستادند. ولی متأسفانه پس از گذشت مدتی، دوباره آن رسوم کم کم شروع شد و ... .
خانم ش. خوش نژادیان:
سال گذشته شخصی در قم درگذشت. کارت دعوتی که برای شرکت در مراسم شب چهلم و سال به دستمان رسید هر کدام 2000 تومان هزینه برداشته بود. خودتان بقیه ی ماجرا را حدس بزنید. طبق گفته فرزندش فقط سی میلیون تومان برای خرید قبر در یکی از قبرستانهای مهم داده بودند. برای مجالس و مراسم تا شب چهلم بیش از سی میلیون تومان دیگر نیز هزینه کردند!
نمی دانم چنین هزینه هایی چه فایده ای برای مرده دارد؟! در کشوری که این همه انسانها در فقر دست و پا می زنند این کارها چه توجیهی دارد؟ افراد فراوان هستند که از ضروریات اولیه زندگی مانند یخچال و کولر محرومند. امروزه با وجود کمیته امداد، کسی نمی تواند عذر بیاورد که فقیری را نمی شناسد. اگر بانیان چنین مراسمی به کمیته امداد اعتماد ندارند می توانند آدرس مستضعفان را بگیرند و خودشان مستقیم کمک کنند. اگر یک هزارم این خرجها را به نیت رسیدن ثواب آن به میت، به فقرا می دادند، بسیار بیشتر به حال مرده سود داشت. کسانی که این کارها را می کنند، با خود نمی گویند که این کارها جزء فرهنگ می شود؟
من که کارت دعوت 2000 تومانی را دریافت کردم، از شرکت در مجلس ترحیم خودداری کردم. به نظر من شرکت در چنین مجالسی باعث تشویق بانی و ترغیب دیگران به این کارها می شود و آن را مشروع نمی دانم. حد اقل پنج گروه در برپایی این کارهای خلاف عقل و منطق سهیم و همگی مسئولند:
کسانی که قبلا چنین کارهایی را پایه گذاری کردند، بانیان فعلی، شرکت کنندگان، تمجید کنندگانی که با «به به» گفتنشان بانیان را به این کارها ترغیب می کنند، کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک می کنند.
اگر در مراسم چهلم، چند نفر از دریافت کنندگان کارتهای کذایی اعتراض می کردند، این کار را در سالگرد تکرار نمی کرد. بانی این کار نه تنها از کار خود پشیمان نیست بلکه هرجا می نشیند بادی به غبغب می اندازد و مثل اینکه تخم دو زرده گذاشته باشد با آب و تاب در مورد خرجهایش تعریف می کند و از این که دهان شنونده از تعجب باز می ماند لذت می برد!
حجت الاسلام رسول افقی:
زمان کودکی که من در روستای باشماق ـ در آذربایجان شرقی ـ زندگی می کردم به یاد دارم که وقتی کسی از دنیا می رفت اهالی روستا تا سه روز برای مصیبت دیدگان، غذا می بردند و اجازه نمی دادند که خودشان غذا تهیه کنند. شاید این رسم هنوز هم در آنجا باشد. در روستای ما روحانی روشن و با نفوذی بود به نام میرزا محمد که حدود پنجاه سال پیش از دنیا رفته. حدس می زنم او این رسم نیکو را در آنجا بنیاد کرد.
با مهاجرت به هشترود با تعجب دیدیم که وقتی کسی از دنیا می رود، مراسمی دارند به نام احسان. به دلیل مفصل بودن آن، چند روز طول می کشد که بتوانند آن را تدارک کنند و گاهی به روز هفتم می رسد. در این چند روز همه بستگان و آشنایانی که از روستاها و شهرهای مختلف آمده اند شبانه روز مهمان صاحب عزا هستند. مقایسه این دو شیوه بسیار شگفت آور است.
حجت الاسلام حسین ملک پور:
به مناسبت اولین روز درگذشت شخصی، در مجلس ختم او در تهران شرکت کردم که قضیه جالبی را مشاهده کردم. روحانی در بالای منبر از قول صاحبان عزا اعلام کرد: عزاداران، مجالس سوم و هفتم و چهلم نمی گیرند و هزینه آن را به نیابت از آن مرحوم به فلان بیمارستان در این نزدیکی داده اند تا برای مستضعفان هزینه شود.
این ذوق و سلیقه صاحبان عزا را پسندیدم و این کار آنها را بسیار ستودم. آن را تاکنون در جاهای مختلف گفته ام.
سید حسن فاطمی:
ذکر چند نکته مناسب است:
یک. وقتی که جعفر بن ابی طالب از دنیا رفت، پیامبر(ص) از حضرت فاطمه(س) خواست که تا سه روز برای همسرش اسماء و خانواده جعفر غذا تهیه کند. از آن پس سنت شد که تا سه روز برای صاحبان عزا غذا ببرند. (وسائل الشیعه، ج 2، ص 888)
دو. امام صادق(ع) فرمود: رسم جاهلیت این بود که مهمان صاحبان عزا می شدند (همان چیزی که اکنون میان ما هم مرسوم است) ولی سنت پیامبر(ص) این است که برای مصیبت زده ها غذا ببرند. (وسائل الشیعه، ج 2، ص 889)
سه. اگر میت بدهی داشته باشد، تصرف در اموال او بدون کسب رضایت طلبکاران، حرام است.